نویسنده: اِدگرابیانوسکی
مترجم: محمود کریمی شرودانی
منبع اختصاصی فارسی: راسخون




 

دنیای واقعی جاسوسی به ندرت شبیه شاهکارهای روی پرده‌ی مأموران مخفی هالیوود است. هنوز هم جاسوسی روشی مفید و اغلب خطرناک برای دولت‌ها در جهت جمع آوری اطلاعات مخفی از دشمنانشان می‌باشد. موفقیت یا شکست جاسوس‌ها سیاست خارجی را شکل داده است، مدت زمان جنگ‌ها را تغییر داده است و اثر (هرچند معمولاً مخفی) عمیقی بر تاریخ جهان گذاشته است.
رهبران جهان هر روز با تصمیم گیری‌های مهمی روبرو هستند. و اطلاعات کلید انتخاب تصمیم درست است. دشمن شما چه تعداد نیرو در اختیار دارد؟ آن‌ها در توسعه‌ی سلاح‌های مخفی‌شان تا کجا پیش رفته‌اند؟ آیا آن‌ها در حال مذاکره برای انجام یک معامله‌ی تجاری با کشور دیگرند؟ آیا برخی از ژنرال‌های آن‌ها در حال برنامه ریزی یک کودتای نظامی هستند؟
درحالی که برخی از این اطلاعات به آسانی در دسترس هستند، خیلی از کشورها اطلاعاتی را که می‌شود بر علیه آن‌ها استفاده کرد را مخفی نگه می‌دارند. البته این اطلاعات مخفی اغلب ارزشمندترین اطلاعات هستند. برای دستیابی به اطلاعات مخفی دولت‌ها از جاسوسی ترکیبی و حیله های مخفی، فریب، تکنولوژی و تحلیل داده‌ها استفاده می‌کنند. هم چنین می‌توان از جاسوسی برای خنثی کردن تلاش‌های جاسوسی دشمن و عمدتا بوسیله ی دادن اطلاعات غلط به آن‌ها خنثی گردد.

خلق جاسوس‌ها

جاسوس‌ها به چند طریق استخدام می‌شوند. برخی از آنها به آژانس‌های اطلاعاتی کشورهایشان می‌پیوندند، آموزش دریافت می‌کنند و به کارشان در درون آژانس ادامه می‌دهند. اگر سابقه و آموزش‌ها آن‌ها به حد معینی برسد می‌توان آن‌ها را به خارج از کشور با یک هویت مخفی فرستاد.
بهترین حوزه‌ی مأموران آن‌هایی هستند که به اطلاعات رسمی دارای طبقه بندی عالی یا اطلاعات مخفی در دیگر کشورها دسترسی دارند. آژانس‌های جاسوسی کارمندهای آموزش دهنده ای را استخدام می‌کنند که شهروندهایی از دیگر کشورها را هدف قرار می‌دهند. شهروندان کسانی هستند که متمایل به قرار گرفتن در برابر سرزمین مادریشان و تبدیل شدن به جاسوس هستند. فراری‌ها جاسوس‌های فوق العاده ارزشمندی هستند زیرا آن‌ها هم چنان دارای پوشش هستند و می‌توانند اطلاعات را تقریباً فوری تأمین کنند. چندین عامل وجود دارد که می‌تواند موجب پناهنده شدن یک فرد و تبدیل وی به جاسوس گردد:
1- اختلافات ایدئولوژی با کشورش. در طی جنگ سرد کاگ ب (K G B: مخفف کمیته‌ی امنیت دولتی، آژانس پلیس مخفی و اطلاعات اتحادیه‌ی جماهیر شوروی) در به کار گرفتن مأموران در ایالات متحده و انگلیس نقش داشت. آن‌ها کسانی بودند که به حمایت از کمونیسم شناخته شدند یا به سازمان کمونیستی تعلق داشتند.
2- پول، بسیاری از جاسوسان اطلاعات حیاتی و کشنده ای را فقط برای پول مبادله کرده‌اند.
3- میل به مهم بودن، استخدام گران دنبال افرادی هستند که در شغل‌های پستی هستند و به اطلاعات مهم دسترسی دارند. عوامل روان شناسی معینی می‌تواند برخی از افراد را تحریک کند تا جاسوس شوند زیرا موجب می‌شود آن‌ها احساس قدرتمند بودن بکنند.
4- اخاذی، استخدام کنندگانی که مدارکی از افراد هدف دارند که افراد هدف نمی‌خواهند به صورت عمومی منتشر شوند، بنابراین اگر هدف‌ها موافقت نکنند که جاسوسی کنند می‌توانند تهدید به انتشار آن مدارک نمایند. تهدید به آسیب‌های جسمی به هدف یا اعضای خانواده‌ی او به خوبی جواب می‌دهد.
در موارد نادری گرفتن نیرو هرگز لازم نیست. کسانی که می‌خواهند اطلاعات فراهم کنند. خودشان با پای خودشان به سفارت خانه یا کنسول گری می‌آیند. و پیشنهاد جاسوس گری می‌نمایند. این افراد با پای خود آمده یا بدگمانی به عنوان منبع احتمالی اطلاعات غلط از سوی دشمن دیده می‌شوند. اما می‌توانند جاسوس‌های ارزشمندی باشند. هنگامی که یک استخدام کننده کسی را که مایل به جمع آوری اطلاعات است، استخدام کرد جاسوس جدید در تماس با یک کنترل کننده قرار می‌گیرد.
کنترل گر آموزش‌هایی برای جمع آوری و انتقال اطلاعات به او ارائه خواهد داد. معمولاً جاسوس با هیچ کس دیگری غیر از کنترل گر ارتباط ندارد، نام هیچ جاسوس یا مقام رسمی دیگری را نمی‌داند. به این کار بخش بخش شدن می‌گویند. هر جاسوسی در قسمت خودش کار می‌کند بنابراین اگر دستگیر و بازجویی شد نمی‌تواند اطلاعات حیاتی یا هویت دیگر جاسوسان را فاش کند.
درحالی که جاسوسی عمدتاً با جمع آوری اطلاعات سروکار دارد. جاسوسان گاهی باید از مهارتشان برای آدم کشی استفاده کنند. این جاسوسان با عنوان آدم کش شناخته می‌شوند درخواست یک قتل ممکن است برای چند چیز انجام شود: برای جلوگیری از افشای اطلاعات توسط یک نفر و برای مجازات کسی که به طرف دشمن رفته است. هم چنین این کار پیام روشنی به هر کس دیگری که ممکن است به کمک به دشمن فکر کند، می‌رساند.

روش‌های جاسوسان

روش‌های جمع آوری اطلاعات به اندازه‌ی خود اطلاعات متنوع هستند. مهم‌ترین عنصر در یک عملیات جاسوسی طولانی مدت استفاده از یک پوشش و خلق یک افسانه است. یک پوشش هویتی است مخفی و یک افسانه داستان و اسنادی است که سابقه‌ی آن پوشش را پشتیبانی می‌کنند.
به طور مثال یک مأمور انگلیسی که هویت پوششی آن یک حسابدار روسی است، نیاز دارد که به روسی صحبت کند و اطلاعات فوق العاده ای درباره‌ی قوانین مالی روسی داشته باشد. برای آن که این پوشش واقعی‌تر به نظر بیاید، این افسانه باید خیلی کامل باشد. مأمور مورد نظر یک تاریخچه‌ی زندگی جعلی خواهد داشت که باید آن را به خاطر بسپارد. کجا به مدرسه رفته است؟ آیا دیپلمی دارد که بتواند آن را ثابت کند؟ کجا به دنیا آمده است ؟ همسر سابق او کیست؟ سرگرمی‌های او چه هستند؟ اگر این افسانه بیان می‌کند که مأمور از ماهی گیری لذت می‌برد بهتر است که او برخی از اسباب ماهی گیری را در خانه داشته باشد. شکست یا موفقیت جاسوس‌ها وابسته به چنین جزئیات به ظاهر کوچکی می‌باشد.
هنگامی که جاسوس پوشش خود را پیدا کرد ممکن است او سال‌ها به شغل خود بپردازد و اعتماد جلب کند. سرانجام جاسوس تلاش خواهد کرد که ترفیع بگیرد و یا به جایی که دسترسی به اطلاعات حیاتی میسر است منتقل شود یا با کسی که چنین دسترسی دارد دوست گردد.
این امکان وجود دارد که جاسوسی اطلاعات را به حافظه بسپارد و آن‌ها را به کنترل گر خود برساند. اما فتوکپی گرفتن از کاغذها و نقشه‌ها و اغلب انتقال داده‌ها بر روی یک تکه کاغذ کوچک از میکرو فیلم یا میکرو دات قابل اطمینان تر است. دزدیدن اسناد اصلی می‌تواند پوشش جاسوس را بر باد دهد. بنابراین دسته بندی وسیعی از دوربین‌های مینیاتوری در اجسام بی ضرر مورد استفاده هستند.
روش‌های تکنولوژیکی متعددی برای کشورها جهت جاسوسی از یک دیگر بدون این که هرگز یک جاسوس واقعی را برای جمع آوری اطلاعات بفرستند وجود دارد. ماهواره های مجهز به دوربین از دهه‌ی 1960 به تعقیب محل واحدهای نظامی می‌پردازند. در سال 1970 تکنولوژی فیلم‌های دیجیتالی که برای اولین بار ایجاد شد اجازه می‌داد که ماهواره‌ها اطلاعات عکاسی را بوسیله ی رادیو انتقال دهند. امروزه ماهواره های جاسوسی می‌توانند تصویرهایی با وضوح به اندازه‌ی کافی بالا تهیه کنند به طوری که می‌توان عنوان یک روزنامه را خواند.
انجام چنین کاری با چنین دقتی در دهه‌ی 60 و 70 کار سختی بوده است. هواپیماهای جاسوسی همانند U-2 باید مستقیماً بر فراز قلمرو دشمن پرواز می‌کردند و خلبان را در معرض خطر شلیک و سقوط قرار می‌دادند و کشور تجسس کننده را نیز در معرض خطر سرزنش‌های بین المللی قرار می‌دادند.
دیگر انواع تکنولوژی‌های اطلاعاتی شامل میکروفون‌های فوق حساس، استراق سمع تلفن، تجهیزات لرزه نگاری برای کشف آزمایش‌های هسته ای و سنسورهای زیر آبی برای کشف زیردریایی‌های دشمن، می‌شوند. جاسوس‌ها همچنین به اسکن، ضبط و تحلیل فرکانس‌های رادیویی دشمن مخابرات تلفن همراه دشمن می‌پردازند.

ماجرای آلدریچ

مأمور رسمی سی آی ای (CIA) آلدریچ ایمز در دهه‌ی 1980 شروع به جاسوسی بنابر دلایل متعددی برای شوروی شروع به جاسوسی نمود. او این کار را بنابر دلایل متعددی اما عمدتاً به خاطر داشتن قرض‌های سنگین و نیاز به پول انجام داد. اِیمز یک جاسوس با پای خود آمده بود. او با برنامه برای فروش نام روس‌هایی که برای سی آی ای کار می‌کردند آمده، و به سفارت شوروی در شهر نیویورک برای انجام این کار رفت. بر اساس گزارشات او پنجاه هزار دلار درخواست کرد و به جاسوسی به خاطر پول برای چندین سال ادامه داد. حداقل سه نفر درنتیجه ی جاسوسی ایمز توسط اتحاد جماهیر شوروی کشته شدند.

انتقال اطلاعات

هنگامی که اطلاعات مخفی به دست کنترل گر جاسوس رسید باید این اطلاعات مخفی نگه داشته شوند به طوری که دشمن به هیچ چیز ظنین نشود. این کار موجب می‌شود که اگر دشمن به چیزی ظنین شود ممکن است پوشش جاسوس از بین برود یا منجر به ارائه‌ی اطلاعات غلط عمدی توسط دشمن گردد. تا اوایل قرن بیستم جاسوس‌ها به جوهرهای نامرئی برای مخفی کردن پیغام‌ها بین خطوط یا در پشت مکاتبات غیر مشکوک می‌پرداختند. محلول‌های شکر یا آب لیمو تا قبل از این که حرارت ببینند مخفی می‌مانند. دیگر مواد شیمیایی تا زمانی که کاغذ آغشته به یک واکنش گر ویژه نشود، ظاهر نمی‌شود.
یک روش برای ارسال اطلاعات روش dead drop است. یک dead drop مکانی مخفی محرمانه جایی در مکان عمومی است. چنین مکانی می‌تواند پشت یک آجر شل در یک دیوار در پارک شهر یا در یک گیاه درگوشه ای از خیابان باشد. هنگامی که جاسوسی پیامی برای فرستادن داشته باشد به دنبال کار خودش می‌رود. ممکن است سری به خشک شویی بزند یا به تماشای یک فیلم برود. او سری به dead drop می‌زند و بدون این که توجهی را جلب کند پیغام را به صورت غیر اتفاقی در محل قرار می‌دهد. پس از آن باید سیگنالی به کنترل کننده‌ی خود برساند تا او بداند که پیغامی برای بازیابی وجود دارد. یک علامت با گچ روی تیر چراغ برق یا حتی یک پیغام مرموز در قسمت‌های مشخص شده ای از یک روزنامه همگی می‌توانند سیگنال‌های احتمالی باشد. ممکن است یک جاسوس از چندین dead drop استفاده کند. بنابراین کسی متوجه او نمی‌شود که به طور مکرر به آن آجر شل سر می‌زند.
کنترل گرهای جاسوس می‌توانند از یک ارتباط یک طرفه برای رساندن دستورالعمل به جاسوس‌ها استفاده کنند. تقریباً به طور قطعی پایگاه های اعداد رمز آلوده هنوز هم در عملیات‌های سراسر دنیا به این منظور مورد استفاده قرار می‌گیرند. یک پایگاه اعداد یک ایستگاه رادیویی دولتی است که فرکانس‌هایی را بر روی باند کوتاه به طور متناوب پخش می‌کند. یک صدای مشخص یا اعلان مشخص آغاز و پایان هر انتشار را معین می‌کند. این انتشار شامل یک صدای تنها می‌باشد که احتمالاً به صورت الکترونیکی تغییر کرده است و به قرائت سری بلندی از اعداد می‌پردازد. این اعداد پیام‌های کدگذاری شده ای هستند.
یکی از کارهای بزرگ جاسوسی حول کدهای مخفی می‌چرخد. اطلاعاتی که بین جاسوس‌ها و کنترل گرها مبادله می‌شوند، معمولاً کدگذاری می‌شوند. و قسمت زیادی از ارتباطات نظامی و دولتی به خصوص در زمان جنگ‌ها به صورت کدگذاری شده هستند. بسیاری از مأموریت‌های جاسوسان از انحصاراً با هدف بدست آوردن کلیدهای لازم برای حل این کدها یا بدست آوردن دستگاههایی که برای کدگذاری یا رمز گشایی از پیام‌ها استفاده می‌شوند، انجام می‌گیرد.

ماجرای سقوط هواپیمای U-2

در سال 1960 آیزن هاور رئیس جمهور آمریکا اجازه‌ی پرواز مستقیم هواپیمای جاسوسی U-2 را مستقیماً بر فراز اتحاد جماهیر شوروی صادر کرد. هواپیما توسط یک موشک شوروی سرنگون شد. خلبان آن فرانسیس گری پاورز به سلامت با چتر پرید. روس‌ها پاورز و برخی از قطعات او را بدست آوردند و این موجب شد که بفهمند این هواپیما یک هواپیمای جاسوسی است. در ابتدا آیزن هاور ادعا کرد که این یک مأموریت تحقیقات هواشناسی بوده که از مسیر خود منحرف شده است. اما هنگامی که رهبر شوروی نیکتیا خوروشچف، دستگیری پاور و دوربین‌های بدست آمده از هواپیمای او را آشکار کرد آمریکا مجبور شد که بپذیرد، آن‌ها در حال جاسوسی بوده‌اند.

تحلیل اطلاعات

اکتساب و انتقال اطلاعات مخفی بدون تحلیل و واکنش مناسب در قبال آن‌ها بی معنی است. زمانی به جوزف استالین رهبری روسیه اطلاعاتی از طریق چندین مأمور رسید که آلمان قصد دارد پیمان اتحاد آلمان شوروی را بشکند و به روسیه حمله کند. اما او از پذیرش آن سرباز زد. هنگامی که حمله‌ی آلمانی‌ها آغاز شد نیروهای روسی به خوبی صف بندی و آماده نشده بودند.
تحلیل گران اطلاعاتی، اطلاعات را از منابع متعددی علاوه بر جاسوس‌ها دریافت می‌کنند و یک تصویر کلی از استراتژی‌ها و سیاست‌های دشمن ترسیم می‌کنند. پس از آن این اطلاعات به صورت خلاصه برای رهبران سیاسی نوشته می‌شود. از آنجا که اطلاعات از یک منبع می‌تواند غیر قابل اعتماد باشد؛ از منابع اضافه تر می‌توان در جهت تأیید اطلاعات استفاده کرد. به طور مثال مأموران رمز گشایی ایالات متحده در طی جنگ جهانی دوم تا حدودی رمز ارغوان ژاپنی را شکستند و تقریباً مطمئن بودند که ژاپن درحال برنامه ریزی جهت حمله به جزیره‌ی می‌دوی می‌باشد. اما آن‌ها مطمئن نبودند که کلمه ای که در کد ژاپنی به عنوان جزیره می‌خوانند صحیح باشد. بنابراین تعدادی نیرو در جزیره‌ی می‌دوی قرار دادند. تا به ارسال یک هشدار رادیویی مبنی بر کاهش ذخیره‌ی آب شیرین بپردازند. به فاصله‌ی خیلی زود ارتباطات مخابرات ژاپنی‌ها شنود شد که گزارش می‌داد جزیره دارای مشکل کمبود آب شیرین است و بنابراین هدف حمله‌ی بعدی (که همان جزیره بود) را تأیید می‌کرد.

کدهای محرمانه طی جنگ جهانی دوم

در طی جنگ جهانی دوم ارتش آلمان از وسیله ای که با نام ماشین اِنیگما(Enigma) شناخته می‌شد در جهت ارسال پیام‌های کدگذاری شده استفاده می‌کرد این ماشین تا حدودی شبیه یک ماشین تایپ با شبکه ای پر پیچ و خم از ارتباطات الکترونیکی و مکانیکی عمل می‌کرد. هر پیامی که در این ماشین تایپ می‌شد به کد تبدیل می‌شد. سپس ماشین انیگمای دیگری که دقیقاً همان ترتیب سیم‌ها و رتورها را داشت می‌توانست کدها را معکوس کند و پیام اصلی را آشکار نماید.
کارکنان رمزگشایی لهستانی قبل از جنگ جهانی دوم کدهای انیگما را شکستند و کپی ماشین انیگما را ساختند. آن‌ها دانششان را در اختیار انگلیس قرار دادند و انگلیس از آن دانش در کنار چندین دستگاه انیگمای بدست آمده در جهت کشف تعداد زیادی از پیام‌های کدگذاری شده‌ی نازی‌ها استفاده کرد که برخی از این پیام‌ها از خود هیتلر بود.

اطلاعات نادرست

جاسوس‌ها به همان جمع آوری که به جمع آوری اطلاعات می‌پردازند به دادن اطلاعات غلط به دشمنانشان مبادرت می‌ورزند. این کار موجب می‌شود که دشمن به حدس زدن ادامه دهد و دشمن را مجبور می‌کند که محاسبات اشتباهی درباره‌ی توانایی‌های نظامی انجام دهد و نیروها را در مکان ناصحیح به کار گیرد. یک جریان ثابت از اطلاعات غلط حتی می‌تواند به اطلاعات واقعی که دشمن دارد نیز آسیب وارد کند. چرا که آن‌ها شروع به شک کردن در صحت فعالیت‌های جمع آوری اطلاعات توسط سیستم اطلاعاتی خودشان می‌کنند.
یکی از روش‌های پخش اطلاعات غلط مأمور دو جانبه است. تصور کنید که یک دانشمند ایالت متحده توسط روس‌ها برای اطلاع از تکنولوژی نظامی آمریکایی‌ها به کار گرفته شوند. ایالات متحده آگاه می‌شود که این دانشمند درحال جاسوسی برای روس‌هاست. به جای دستگیر کردن او به او اجازه می‌دهند که هم چنان به دادن اطلاعات به روس‌ها ادامه دهد. اما اطمینان پیدا می‌کنند که طرح‌های اولیه، بازخوانی‌های فنی و دیگر اطلاعاتی که او به آن دسترسی دارند، تغییر داده شده‌اند. اکنون دیگر روس‌ها در حال دریافت اطلاعات فنی هستند که بی فایده است. ممکن است روس‌ها میلیون‌ها دلار صرف تحقیقات بر روی تکنولوژی‌های معیوب و ناقص کنند. بنابراین دانشمند تبدیل به یک مأمور دو جانبه ناآگاه می‌شود.
به طور متناوب ایالات متحده می‌تواند با دانشمند برخورد کند و او تهدید به یک محکومتیت زندان بلند مدت کند (یا حتی محکومیت مرگ به عنوان مجازات خیانت به کشور). برای پیش گیری از چنین چیزی دانشمند موافقت می‌کند که به طور عمد تبدیل به یک مأمور دو جانبه شود. نه تنها او در اینجا خودش می‌داند که به صورت آگاهانه روس‌ها را با اطلاعات غلط تغذیه می‌کند، بلکه در جهت بدست آوردن اطلاعات از کنترل گر روسی خود کار می‌کند.
او ممکن است بتواند برای ایالت متحده نام دیگر جاسوس‌های روسی را فاش کند یا اطلاعاتی درباره‌ی سطح تحقیقات علمی روس‌ها تهیه نماید.
همیشه پتانسیلی برای این دانشمند - جاسوس برای تبدیل شدن به یک مأمور (جاسوس) سه جانبه وجود دارد. به عبارت دیگر او به روس‌ها اطلاع می‌دهد که آمریکایی‌ها او را گرفته‌اند. حالا روس‌ها می‌دانند به اطلاعات فنی که او فراهم می‌کند اعتنا نمایند. و در عوض به او اطلاعات غلط بدهند. تا در اختیار آمریکایی قرار دهد. اگر چنین چیزی برایتان گیج کننده به نظر می‌رسد، تصور کنید که در حال تلاش برای نگه داشتن همه چیز در جای خودش هستید. زمانی که یک اشتباه می‌تواند به قیمت زندگی شما تمام شود. برخی از جاسوس‌ها حتی از حالت مأمور سه جانبه هم فراتر رفته‌اند و برای هر دو طرف بر ضد طرف دیگر بازی کرده‌اند و شبکه ای آن چنان پیچیده ایجاد کرده‌اند که مورخان نمی‌دانند که به واقع آن طرف چه کسی بوده‌اند.
عملیات مقاومت یکی از بزرگ‌ترین و موفق‌ترین مبارزات در جهت ارائه‌ی اطلاعات غلطی بوده است که تاکنون اجرا شده است. هدف عملیات مقاومت فریب آلمان‌ها برای عدم استفاده از قوی‌ترین واحدهای نظامی شان یا قرار دادن آن‌ها در محلی اشتباه در هنگام حمله‌ی متفقین به نورماندی در سال 1944 بود. هواپیماهای مقوایی و چوبی، مخازن سوخت جعلی و حتی نیروهای دروغین در جنوب انگلیس انباشته شدند تا آلمان‌ها فکر کنند که حمله‌ی بعدی از آن جا خواهد بود، نه از نورماندی در سمت شمال. یک گروه ارتش ایالات متحده‌ی کاملاً ساختگی خلق شد. که حتی ژنرال جورج پتن رهبری آن را به عهده داشت. مخابرات رادیویی غلط این فریب را تکمیل کردند. اما مهم‌ترین عنصر اطلاعات غلطی بود که برای آلمان‌ها توسط جاسوس‌های دو جانبه فراهم گردید. اطلاعاتی که توسط یک مأمور دو جانبه با نام رمز گاربو فراهم شده بود هیتلر را متقاعد کرد که حمله از سمت جنوب خواهد بود.
منبع:Howstuffwork.com